وصف عشق (چهارشنبه 85/5/4:: 1:14 عصر)
محمود عمادی
سلام،
شعر امروز را از حضرت عطار تقدیم میکنم که جناب شجریان آن را در سهگاه اجرا و در آلبوم آسمان عشق عرضه کردهاست:
جانا حدیث حسنت در داستان نگنجد
رمزی ز راز عشقت در صد زبان نگنجد
جولانگه جلالت در کوی دل نباشد
جلوهگه جمالت در چشم و جان نگنجد **
سودای زلف و خالت در هر خیال ناید
اندیشه وصالت جز در گمان نگنجد
هرگز نشان ندادند از کوی تو کسی را
زیرا که راه کویت اندر نشان نگنجد
آهی که عاشقانت از حلق جان برآرند
هم در زمان نیاید، هم در مکان نگنجد
در دل چو عشقت آمد، سودای جان نماند
در جان چو مهرت افتد، عشق روان نگنجد **
پیغام خستگانت در کوی تو که آرد
کانجا ز عاشقانت باد وزان نگنجد **
آن جا که عاشقانت یک دم حضور یابند
دل در حساب ناید، جان در میان نگنجد
اندر ضمیر دلها گنجی نهان نهادی
از دل اگر برآید، در آسمان نگنجد
بخشای بر غریبی کز عشق مینمیرد
وانگه در آشیانت، خود یک زمان نگنجد **
جان داد دل که روزی در کوت جای یابد
نشناخت او که آخر جای چنان نگنجد **
عطار وصف عشقت چون در عبارت آرد
زیرا که وصف عشقت اندر بیان نگنجد
** این ابیات در آواز نیامده است.